به گزارش ستاره نیوز به نقل از مهر: «آزاده نامداری» مجری تلویزیون، بالاخره پس از مدتها دوری از فضای رسانه،، درگفتو گو با روزنامه «صبا» درباره زندگی شخصی، کاری و ... صحبت کردهاست. نامداری دراین گفتوگو درباره شایعههایی که هفتههاست درمورد او شنیده میشود هم خیلی صریح حرف زده است.
گزیده حرفهای نامداری در گفتوگو با روزنامه «صبا» را بخوانید.
من 7 سال اجرا کردم و 3 سال اجرا نکردم و نکات زیادی در زندگی من بود که می شد درباره اش حرف زد، اما مردم این کار را حداقل در قبال من نکردند و وقتی به من می رسند به من لطف دارند. واقعا در طول این سال ها باور کن یادم نمی آید کسی ری اکشن منفی به من داده باشد و حالم را بد کرده باشد. تنها چیزی که حال من را بد می کند، قضاوت کردن است. اصل دینی اش هم این است که ظن و گمان بد درباره کسی گناه محسوب می شود.
ممنوع التصویر نبودم. غیبتم برای این بود که فکر می کردم یک کار شیک تر انجام دهم و مستند بسازم. من تا سال 90 اجرای برنامه زنده داشتم و سال 90 تا 93 این تجربه مستندسازی در «خانومی که شما باشی» را داشتم و خیلی هم به من چسبید. دلم می خواست فاز دیگری را تجربه کنم.
من قبل از این که همسر کسی باشم مجری تلویزیون هستم. کارم را دوست دارم و دوست دارم که تجربیات خوبم را تکرار کنم. من سه سال مجری سال تحویل دوم با احسان علیخانی و سال سوم با فرزاد حسنی، حالا ممکن است حال ات خوب باشد و برنامه خوب شود، ممکن هم هست که حال ات بد باشد و برنامه بد شود.هیچ وقت. نه این کار که سر هیچ کاری به من اجبار نشد که برو این برنامه را اجرا کن.
راستش را می گویم. هر کسی از من سوال کند، تیتر راست آن اتفاق را می گویم، اما جزئیات زندگی ام به خودم مربوط است. این را هم بگویم که رابطه من با فضای مجازی بسیار کم است و اصلا آدم کامنتبخوانی نیستم!
مهم ترین نتیجه ای که این روزها گرفتم و می خواهم رعایتش کنم این است که به همه اعتماد نکنم.
عشق، شکست ندارد. مثل آب تصفیه نشده یکسری ناخالصی هایی باعث می شود رابطه ات به سرانجام نرسد. دو تا آدم با هم هماهنگ نبودند و به هر دلیلی، نشده که با هم بمانند. این اسمش شکست نیست. اگر عاشق کسی باشی هیچ وقت نمی توانی پرونده اش را ببندی.
آزاده نامداری که الان روبروی تو نشسته، قطعا زندگی اش آبستن یک اتفاق بوده و هر جوری هم که مدیریت کرده نتوانسته جلوی رخداد بیرونی این اتفاق را بگیرد، اما من اصلا سعی نمی کنم که بگویم این اتفاق نیفتاده یا مقصرش کس دیگری بوده است.
من می خواهم بگویم که این اتفاق می تواند در زندگی هر کسی بیفتد. آدم ها می توانند خیلی خوب باشند ولی برایشان اتفاقات تلخ بیفتد. عکسش هم صادق است. ولی در کل من معتقدم باید مسئولیت اتفاقی را که افتاده بپذیریم. من مسئولیتش را به عهده می گیرم و می گویم اصلا رخداد هولناکی نیست، من همانم، همان آزاده نامداری سابق. فقط کمی بزرگ تر شده ام و بیشتر می دانم و بیشتر می فهمم، اما این که دیگر عشق معنا ندارد و... نه، اصلا اینطور فکر نمی کنم. من همانم ولی کمی سختی کشیدم و حالا به نظرم خیلی خوب هستم. خودم را هم خیلی دوست دارم.
من اصلا قابل سرزنش نیستم. به دلایل شخصی اصلا خودم را سرزنش نمی کنم و اتفاقا حس می کنم خیلی هم با شهامت هستم. هر وقت احساس کنم کاری کنم که درست است آن را انجام می دهم و اگر احساس کنم غلط است انجام نمی دهم.
من اگر به سال 82 برمی گشتم مسیر زندگی ام را عوض می کردم. انتخاب دانشگاهم را عوض میکردم. هرگز وارد تلویزیون نمی شدم و یک زندگی دیگر را تجربه می کردم. اگر بخواهم خیلی دردناک فکر کنم اینطوری به زندگی ام نگاه می کنم که کاش خدایا به من یک دهه فرصت می دادی تا دوباره بعضی از تصمیمات را بگیرم، مثلا دیگر مدیریت صنعتی نمی خواندم و روانشناسی بالینی می خواندم. هر چند که من این اشتباه را تصحیح کردم و در دوره ارشد بالینی می خوانم، اما می توانستم از این فرصت بهتر استفاده کنم. اگر زمان به عقب برمی گشت من هرگز به دانشکده صدا و سیما نمی رفتم تا تست بدهم و مجری تلویزیون بشوم، اما به معنای این نیست که اشتباه کردم، این شیوه ای بود که من آن زمان حس می کردم درست است، بنابراین انجام دادم
هنوز چند هفته ای از شایعه رابطه جنیفر لوپز با " ماکسیم چمورکوفسکی " رقصنده گروهش نمیگذرد که فرد جدیدی در زندگی جنیفر لوپز پیدا شد. " جنیفر لوپز " 45 ساله شب گذشته شام را در کنار یکی از رقصنده های معروف هالیوودی در یک رستوران دنج وخلوت هالیوود خورد. این فرد " جی آر تیلور " نام دارد.
مقایسه تصویر این افراد با تصاویر فعلی آنها فقط یک جمله را در ذهن می آورد: «جوونی! کجایی که یادت بخیر»!
انتشار تصویری از چند بازیگر سینما و رادیو در کنار چند خواننده ذهن هر مخاطبی را به سال های دور می برد. دورانی که نه خبری از mp3 بود و نه DVD بازار سرگرمی های تصویری را به اشغال خود دآورده بود و این هنرمندان غول های عرصه سرگرمی بودند.
در تصویری که مشاهده می کنید، «اکبر گلپایگانی» خواننده سرشناس سال های دور و معروف به مرد حنجره طلایی، «مرحوم منوچهر نوذری» بازیگر سینما و رادیو و دوبلور معروف، « مرحوم علی تابش» گوینده رادیو، کمدین و بازیگر ایران «ایرج» خواننده معروف و پدر احسان خواجه امیری و «ناصر ملک مطیعی» بازیگر سرشناس سینمای پیش از انقلاب در کنار یکدیگر حضور دارند.
از این جمع دوستانه مرحوم نوذری و تابش به رحمت خدا رفته اند و سه تن دیگر زنده اند و به فعالیت مشغول. ناصر ملک مطیعی نیز چه در سال های پس از انقلاب امکان فعالیت در سینما و تلویزیون را نداشت، اخیرا با ایفای نقش در فیلمی با نام «نقش نگار» به کارگردانی علی عطشانی بار دیگر به دنیای بازیگری بازگشته است. این تصویر به نظر می رسد مربوط به دهه چهل شمسی است. این سبک از مدل موی مردانه در آن سال ها مُد بوده است. مقایسه تصویر این افراد با تصاویر فعلی آنها فقط یک جمله را در ذهن می آورد: «جوونی! کجایی که یادت بخیر»!
سینما پلاس
دروازه بان جوان و خوش آتیه کشورمان که در بازیهای جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل خوش درخشید، در گفتگویی که با نشریه زندگی ایده آل داشته، اعلام کرد :یکسری پیشنهادات برای بازیگری شده ولی در حال حاضر نمی خواهم به آن سمت بروم ولی شاید بعد این کار را بکنم. هرچند این پیشنهادها برایم وسوسه برانگیز است.در ضمن یک پیشنهاد از هالیوود داشته ام. از ایتالیا هم پیشنهاداتی برای مدلینگ داشته ام که برای مذاکره به آنجا سفر می کنم.